Page 73 - 20 - 21

‫در اختیــار دارنــد‪ .‬اگــر روابــط عمومــی‬ ‫همچنان نگاه سنتی‬
‫مدیریــت شــهری نتوانــد در ایــن میــدان‬ ‫برخی مدیران به روابط‬
‫نقـش روایتگـر اول را ایفـا کنـد‪ ،‬محکـوم‬ ‫عمومی‪ ،‬مانع ایفای نقش‬
‫بــه تبدیــل شــدن بــه ابــزاری ناکارآمــد‬ ‫واقعی آن شده است؛‬
‫اسـت کـه در حصـار مأموری ‌تهـای سـنتی‬ ‫ب ‌هگون ‌های که این قلب‬
‫بــه حرکــت لاک‌پشــتی ادامــه م ‌یدهــد‪.‬‬ ‫تپنده‪ ،‬خو ‌نرسانی لازم به‬
‫مدیــران ســنتی بایــد بداننــد در دنیــای‬ ‫مغز متفکر و تصمیم‌گیر‬
‫امــروز مدیریــت افــکار عمومــی از‬ ‫سازمان را ندارد‪ .‬پیامد‬
‫مأموریت‌هــای خطیــر روابــط عمومــی‬ ‫چنین رویکردی‪ ،‬چیزی‬
‫اسـت‪ .‬بی‌توجهـی بـه ایـن امـر‪ ،‬درواز ‌های‬ ‫جز کاهش مشارکت‬
‫بـه روی مو ‌جهـای شـایعات و اخبـار منفـی‬ ‫شهروندان‪ ،‬افزایش‬
‫بــاز م ‌یکنــد؛ مو ‌جهایــی کــه آرامــش‬ ‫نارضایتی عمومی و افت‬
‫روانــی شــهروندان را هــدف می‌گیرنــد‬ ‫اعتماد به مدیریت شهری‬
‫و مدیریــت شــهری را در معــرض حمــات‬ ‫نیست‬

‫رســانه‌ای قــرار م ‌یدهنــد‪.‬‬
‫بــا وجــود تمــام ابزارهــا و تکنی ‌کهــای‬
‫نویــن‪ ،‬ایــن نیــروی انســانی متخصــص‬
‫اســت کــه بــار اصلــی را بــه دوش‬
‫م ‌یکشــد‪ .‬کارشناســان روابــط عمومــی‬
‫بایـد مهـارت ارتباطـی و رسـانه‌ای داشـته‬
‫باشـند تـا ضمـن شـنیدن صـدای مـردم‪،‬‬
‫مطالبــات آنــان را بــه مدیــران منتقــل‬
‫کننـد و زبـان گویـای سـازمان در معرفـی‬
‫خدمــات باشــند‪ .‬جــذب نیــروی کارآمــد‪،‬‬
‫شــاخصی کلیــدی بــرای اعتمادســازی‬
‫میــان مدیریــت شــهری و مــردم اســت‪.‬‬
‫بــا ایــن توضیحــات‪ ،‬بــه ابتــدای بحــث‬
‫بازمی‌گردیــم‪ :‬روابــط عمومــی فقــط‬
‫یــک شــغل نیســت‪ .‬کارکــرد آن رابطــه‬
‫مســتقیمی بــا توســعه شــهری‪ ،‬آرامــش‬
‫اجتماعـی و رضایـت عمومـی دارد‪ .‬غفلـت‬
‫از ایـن ابـزار‪ ،‬نتیجـه‌ای جـز سـرخوردگی‬
‫و فاصلــه گرفتــن از جامعــه هــدف‪ ،‬یعنــی‬

‫شــهروندان‪ ،‬نخواهــد داشــت‪.‬‬

‫شماره ‪ 20‬و ‪ | 21‬مرداد و شهریور ماه | ‪71 | 1404‬‬