Page 52 - all 2
P. 52
دلنوشته 50
| ماهــــــــنامه داخـــــــــــــلی
روابط عمومیهای شهرداری تهران
شمـــــــــاره | 19تیـــــــــر ماه | 1404
حمید هیدارن
مدیر روابط عمومی شرکت را هآهن شهری تهران و حومه
مابهخردادپر از حادثه،عادتداریم
بـاز هـم یـک خردادمـاه دیگـر؛ بـاز هـم بـرگ مهمـی در کتـاب تاریـخ
ایـران ورق خـورد و ایـن بـار البتـه داسـتان خصومـت ایـران و رژیـم
صهیونیسـتی ،وارد قسـمت حسـاس آن شـد.
در جنـگ 12روزه ،آتـش اول را آنهـا روشـن کردنـد و موشـک آخـر را ما
زدیـم .روزهایـی خـاص کـه هـر یـک نـه صرفـ ًا 24سـاعت کـه بیـش
از زمـان معمـول گـردش عقربـه هـا روی صفحـات سـاعت هـا بـه نظـر
م یآمــد.
بـرای کسـانی کـه سنشـان بـه زمـان جنـگ 8سـاله ایـران و عـراق
قـد م یدهـد و حافظـه شـان یـاری م یکنـد ،فضایـی مشـابه آن سـالها
(و البتـه نـه دقیقـ ًا بـه همـان شـکل و معنـا)
در اذهـان تداعـی شـد .روزهایـی کـه مـردم
طـور دیگـری بـه زندگـی نـگاه مـی کردنـد به لحاظ کار و فعالیت
و البتــه زندگــی هــا کمتــر ماشــینی بــود؛ اداری ،در روزهایی که
قاعدتـ ًا نـوع نـگاه مـردم بـه یکدیگـر نیـز پشت سر گذاشتیم،
فـرق داشـت و اینکـه اگـر فـردا تو نباشـی و شرکت مترو تهران
مـن باشـم ،چقـدر بـد مـی شـود .از آخریـن تعطیل نبود؛ ما هم
روزهــای آن ،البتــه 37ســال مــی گــذرد مثل سایر ادارات تابعه
امــا بــه هــر حــال صــدای بمــب و موشــک شهرداری پایتخت ،ستاد
و شــهادت هموطنــان ،گویــا تاریــخ را دارد مدیریت بحران داشتیم
تکـرار مـی کنـد؛ ایـن بـار بـه گونـه ای وقیحانـه تـر از گذشـته.
بـه لحـاظ کار و فعالیـت اداری ،در روزهایـی کـه پشـت سـر گذاشـتیم،
شـرکت متـرو تهـران تعطیـل نبـود؛ مـا هـم مثـل سـایر ادارات تابعـه
شــهرداری پایتخــت ،ســتاد مدیریــت بحــران داشــتیم؛ بــا جلســات
صبحگاهـی و بررسـی چـک لیسـت هـای روزانـه و اتخـاذ تصمیمـات
و تمهیـدات لازم بـرای پیشـامدهای احتمالـی و البتـه کارگا ههایـی کـه
فعـال بودنـد؛ نمونـه آن ،پیشـروی دسـتگاه حفـار مکانیـزه در پـروژه
احـداث خـط 10بـود کـه در زیـر زمیـن بـه حفـاری و سـاخت تونـل
مشـغول و بـه جنـگ پیـش آمـده ،گویـی کاری نداشـت.
یــادم مــی آیــد حتــی یکــی دو بــار کــه در ســالن تجهیــز شــده