Page 43 - all 2
P. 43
پیــام قــدرت پخــش م یکردیــم.
تـو قـدم بعـدی و زمانـی کـه ایسـت هـای بازرسـی تـو سـطح منطقـه
فعـال شـد بـا همـکارام تـو روابـط عمومـی منطقه خودمـون رو رسـوندیم
و پرچــم هــای ایــران زیبامــون رو بیــن مــردم پخــش م یکردیــم و
م یگفتیـم مـا یـک ملتیـم بـا یـه پرچـم و یـه شـب هـم کـه مثـل هـر
شـب تجـاوز دشـمن ادامـه داشـت رفتیـم و زحمـات همکارانمـون رو تـو
شـهرداری تهـران رو روایـت کردیـم و نشـون دادیـم زیـر صـدای پدافنـد
و زمانـی کـه خیلـی هـا از تهـران رفتـه بـودن هسـتند کسـانی کـه بـه
فکـر ادامـه زندگـی و تمیـزی و زیبایـی شـهر هسـتند...
بـرای خـودم ،اون روز ،نقطـ هی عطفـی بـود تـوی فهـم جایـگاه روابـط
عمومـی.
اینبار ما نه واسطه پیام بودیم ،نه تحلی لگر افکار عمومی.
ما خودمون جزو خبر شدیم.
جزو بحران.
و البته جزو مقاومت.
یادداشت رو نه برای دلسوزی نوشتم ،نه برای قهرمانسازی.
برای ثبت.
بــرای اینکــه تــوی هیاهــوی روای تهــای بعــدی ،فرامــوش نشــه اون
روزایــی کــه صــدای انفجــار ،از تیتــر روزنام ههــا جلــو زد.
و اینکـه اگـه روابـط عمومـی تـوی اون لحظ ههـا تونسـت کاری بکنـه،
دلیلـش یـه چیـز بـود:
بــا مــردم ،وســط ماجــرا ایســتاده بــود .نــه پشتشــون ،نــه تــو اتــاق
جلســه.
شماره | 19تیر ماه | 41 | 1404