Page 65 - 13
P. 65
آن ورتــر اتــاق فرهــاد ظاهــر مــی شــود و
روزگاری کـه بـر وی گذشـته همینطـور کـه
قــدم برمــی دارم ترانــه و نــوای غمگینــی
آشـنا مـی شـنوم صـدای پـر سـوز محسـن
چاووشــی.
خــط رو پیشــونیم ،چشــم هــای بارونیــم،
دسـ تهای لرزونـم ،پاهـای بـی جونـم،..... ،
دوســت دارم برگــردی...
همینطــور کــه پیــش مــی روم اتا قهــا و
فضاهــای عمومــی مثــل مطبــخ و آتشــدان
و حمــام و رخــت شــوی خانــه و اتا قهــای
زیــاد طبقــه همکــف ایــن عمــارت را
م یبینــم کــه ســعی شــده مثــل همــان
شــکل اولیــه حفــظ و احیــاء و بازســازی
شــود.
از راهـروی کنـاری پلـه هـای بلنـد را بـالا
مــی روم و ایوانــی بــا اتا قهــای زیبــا و
عمارت موتمن الاطبا
در زمانه خودش
زیبایی و زرق و
برقی خاص خود را
داشته است و در
زمانهای که خان هها
یک طبقه ساخته
م یشدند این خانه،
اولین ساختمان
سه طبقه ایران بود
و از این بابت نمادی
از معماری تهران
قاجاری محسوب
می شود
شماره | 13دی ماه | 63 | 1403